یکشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۵:۴۸

«سر دلبران» تنها سریال مناسبتی موفق سیما

سرّ دلبران

سینماپرس: «سر دلبران» سریال مناسبتی ماه مبارک رمضان شبکه یک سیما به دلیل ساعت پخش انتخاب شده، آخرین مجموعه نمایشی است که شب‌های رمضان از تلویزیون پخش می‌شود.

امسال تلویزیون برای ماه رمضان سه سریال تازه را آماده کرده و بعد از اذان مغرب به افق تهران، به ترتیب شبکه ۳ سریال«رهایم نکن» را پخش می‌کند و بعد از آن شبکه ۲ «بچه مهندس» را روی آنتن می‌فرستد و در نهایت شبکه اول سیما، «سر دلبران» را تقدیم بینندگانش می‌کند.


«سر دلبران» در مقایسه با دو سریال دیگر، تناسب بیشتری با حال و هوای ماه رمضان دارد و همین نکته می‌تواند تمایز ویژه سر دلبران را با دیگر سریال‌های امسال نشان دهد. سر دلبران تلاش کرده است تا جایگاه اجتماعی روحانیت را بازنمایی کند؛ جایگاهی که نقش عمده‌ای در تحولات اجتماعی ایران معاصر داشته است. از دوره قاجار تا پیروزی انقلاب اسلامی، روحانیت به خصوص ائمه جماعت مساجد، در مسائل اجتماعی و حتی سیاسی، محل رجوع مردم بوده و به دلیل دارا بودن اعتماد مردمی، از نفوذ کلام برخوردار بودند. «سر دلبران» دقیقاً چنین کارکردی را دنبال می‌کند؛ روحانی‌ای که مردم حتی برای پیدا کردن دزد محله ابتدا به وی مراجعه می‌کنند و بعد سراغ نیروی انتظامی می‌روند.
 

سردلبران بازسازی یک فرهنگ مردمی
شاید انتخاب شهر یزد برای لوکیشن سریال سردلبران هم تأکیدی باشد بر دارالعباده بودن این شهر و فضای سنتی حاکم بر روابط اجتماعی در این شهر که مانند یک قرن گذشته، امام جماعت مسجد، مردمی بودن خود را حفظ کرده و مورد احترام و اعتماد اهالی محل است.


سردلبران از این امتیاز برخوردار است که توانایی ایجاد یک موج اجتماعی را دارد. سر دلبران سریالی است که برای جامعه ایرانی طرح دارد. توجه به کارکرد اجتماعی مسئله‌ای است که بسیاری از سریال‌ساز‌های تلویزیون نسبت به آن بی‌اعتنا هستند. سریال‌ها بیشتر برای سرگرمی و پر کردن ساعتی از آنتن شبکه‌ها ساخته می‌شوند و بعد از پایان نمایش نیز پرونده آن سریال در ذهن مردم بسته می‌شود. فرهنگی که در سریال دلبران به آن پرداخته شده، مدتی است که در جامعه ما کمرنگ شده است. این سریال می‌تواند الگویی باشد برای روحانیون جوانی که قرار است در مساجد شهرهای بزرگ و کوچک حضور یابند. روحانی‌ای که در سردلبران شاهد آن هستیم روزهایش را در کنار مردم می‌گذراند و به فکر رتق و فتق امور اهالی محل است. وی مسئولیت اجتماعی یک روحانی نسبت به جامعه را به خوبی به نمایش می‌گذارد و تصویری از یک عالم عامل است.


یزدی‌هایی با لهجه تهرانی!
اگر تکرار کاراکتر روحانی جوان و خوش مشرب فیلم «معراجی ها» را در «سر دلبران» به عنوان یک بدسلیقگی تلقی کنیم، استفاده از لهجه تهرانی برای مردمی که قرار است یزدی باشند، یک گاف بزرگ خواهد بود. تقریباً همه شخصیت‌های اصلی در سریال «سر دلبران» فارسی تهرانی صحبت می‌کنند، از روحانی و مستخدم مسجد گرفته تا پهلوان و دزد و دکتر هیچ کدام لهجه ندارند، حتی مادر روحانی که او هم باید یزدی حرف بزند یا حداقل فارسی تهرانی صحبت کند، همدانی حرف می‌زند و جهانبخش سلطانی که نقش«پروانه» را بازی می‌کند با لهجه اصفهانی غلیظ، در نقش یک یزدی ایفای نقش کرده است. یزد در سریال سر دلبران بیشتر لوکیشنی از معماری سنتی و خانه‌های قدیمی است تا یک شهر زنده دارای فرهنگ غنی و لهجه‌ای شیرین که در ایران و جهان شناخته شده است.


فاصله «سر دلبران» تا اوج
سازمان هنری و رسانه‌ای اوج دومین سریال تلویزیونی را در سال ۹۷ روی آنتن شبکه اول سیما فرستاده است.
«سر دلبران» ابتدا قرار بود در ماه رمضان سال گذشته از تلویزیون پخش شود، اما آماده نشدن سریال باعث شد تا اوج یک سال صبر کند این سریال از شبکه اول سیما پخش شود. این یک سال تأخیر باعث شد تا ابتدا در نوروز امسال سریال پایتخت ۵ از تلویزیون پخش شود. پایتخت ۵ که محصول اوج بود، پربیننده‌ترین سریال نوروز امسال و یکی از موفق‌ترین فصل‌های سریال پایتخت بود.


اوج در «سر دلبران» به دنبال احیای نقش مسجد در محلات است. این نقش می‌تواند در راستای سخن معروف امام خمینی(ره) باشد که می‌فرمایند: مساجد سنگر است، سنگرها را پر کنید. در سر دلبران نیز روحانی جوان تلاش می‌کند مسجد را محل رجوع مردم کند و به آن پویایی دهد.


اگر چه در قیاس با مجموعه‌های تلویزیونی «رهایم نکن» و «بچه مهندس»، «سر دلبران» یک سر و گردن بالاتر است، اما تا رسیدن به موفقیت «پایتخت ۵» راه طولانی پیش رو دارد. سر دلبران نزدیک به ۲۰ قسمت زمان لازم دارد تا نشان دهد می‌تواند یک مجموعه تأثیرگذار ماندگار برای تلویزیون باشد.

*رونامه جوان

نظرات

  • ناشناس ۱۳۹۷/۰۳/۱۹ - ۱۴:۰۴
    1 0
    سلام سردلبران یکی از کودکانه ترین کارهایی بود که در عمرم از تلویزیون دیده ام. گفتگوهای سطحی و کودکانه و انبوهی از تناقضات در مورد شخصیت ها حتی در قهرمان اصلی داستان. موضوع سریال هم که بسیار تکراری است. هر بخشی از آن گویا از یک سریال قبلی وام گرفته شده، تکه هایی از سریال پرده نشین، صاحبدلان، حتی فیلم سینمایی یه حبه قند رو به یاد می آورد. حقیقتا اصلا اینکار با کارهای قبلی آقای لطیفی قابل مقایسه نیست. در ضمن سنت آب پاشی روی زمین مسجد هر روز صبح رو چطوری با بحران جدی کم آبی آن هم در شهری مثل یزد، توجیه می کنند؟ اصلا این سنت کدام فضیلت اخلاقی و شرعی رو به یاد می آورد یا چه فایده ای دارد؟ متاسفم واقعا

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.